۱۵ نشانه جدایی عاطفی در رابطه
چه چیزی باعث جدایی عاطفی میشود؟
نشانه های جدایی عاطفی در یک رابطه چیست؟/ love magazine
همه ما احساساتی داریم، البته برخی بیشتر از دیگران. با افزایش سن افراد یاد میگیرند که احساسات خود را پنهان کنند. به عنوان انسان ما خواهان ارتباط هستیم زیرا این یک جزء حیاتی زندگی ما است. برقراری ارتباط با دیگران بدون احساس احساسات نمیتواند آسان باشد. بنابراین شما باید به همدلی، درک و ارتباط با همنوعان اعتقاد داشته باشید.
با این حال روی دیگر این سکه جدایی عاطفی یا بی تفاوتی است. این میتواند به طور قابل توجهی بر زندگی شخصی شما تأثیر بگذارد و باعث شود شما احساس پوچی و خستگی کنید. این مقاله نشانههای جدایی عاطفی در رابطه شما و نحوه برخورد با آنها را مورد بحث قرار میدهد.
جدایی عاطفی چیست؟
درواقع این را میتوان به عنوان یک تجربه روانشناختی توصیف کرد که با فقدان احساس یا ارتباط با افراد و چیزهای اطراف شما مشخص میشود. فردی که این پدیده را تجربه میکند به طور ناخودآگاه احساسات و عواطف خود را خاموش میکند. جدایی عاطفی زمانی میتواند در یک رابطه رخ دهد که یکی از شرکا از صمیمیت عاطفی اجتناب کند، چه عمدی یا ناخواسته.
یکی از راه هایی که این امر میتواند آشکار شود این است که فرد به شدت از موقعیت های ناراحت کننده ای که باعث اضطراب میشود اجتناب میکند. جدایی اغلب با بیعلاقگی اشتباه گرفته میشود اما میتواند بیشتر از آن باشد. همچنین میتوان آن را منصفانه، عینی یا بی طرف توصیف کرد. با این حال وقتی صحبت از جدایی عاطفی به میان میآید، ناتوانی یا نخواستن برای ارتباط با کسی است.
وقتی احساس میکنید که شریک زندگی تان شروع به جدا شدن از خود کرده است یا واقعاً سعی نکرده است به شما نزدیک شود، میتواند واقعاً ویرانگر باشد. ممکن است مدام فکر کنید که آیا کار اشتباهی انجام داده اید که منجر به این رفتار بی تفاوت شده است. حتی ممکن است فکر کنید که به دلیل بی تفاوتی گفته شده میخواهند از هم جدا شوند یا طلاق بگیرند.
چه چیزی باعث جدایی عاطفی میشود؟
جدایی عاطفی اغلب به دلیل از دست دادن قابل توجه، غم و اندوه، تروما یا سوء استفاده ایجاد میشود و به نوعی محافظت از خود یا دلبستگی تبدیل میشود.
جدایی عاطفی همچنین میتواند نتیجه مسائل مربوط به سلامت روان مانند افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یا اضطراب باشد. شرایط عصبی مانند اسکیزوفرنی، عدم تعادل هورمونی، آسیب های مغزی یا برخی داروها نیز ممکن است باعث شود که فرد احساس بی حسی کند. در چنین مواردی یک درمانگر یا یک متخصص بهداشت میتواند درمان مورد نیاز را ارائه دهد. مصرف الکل یا مواد ممکن است انزوای عاطفی را بدتر کند.
سطوح بالای استرس در محل کار یا در روابط نیز از دلایل شایع هستند. این میتواند یک پاسخ لحظه ای باشد یا به یک رفتار تکرار شونده تبدیل شود که تأثیر قابل توجهی بر روابط دارد. به خواندن ادامه دهید تا یاد بگیرید چگونه نشانه های جدایی عاطفی را در یک رابطه تشخیص دهید.
نشانه های جدایی عاطفی در رابطه
اگر همیشه در رابطه خود احساس تنهایی و جدایی میکنید ممکن است در حال تجربه جدایی عاطفی از شریک زندگی خود باشید. مهم نیست که چقدر برای صمیمیت التماس میکنید زیرا به نظر میرسد که شریک زندگی شما نسبت به نیازهای شما ناشنوا است.
حتی ممکن است احساس کنید که شریک زندگی تان طوری از طریق شما نگاه میکند که گویی شما حتی حضور ندارید. چرا به نظر میرسد که شریک زندگی شما به آرامی کنار میرود؟ چرا به نظر میرسد که شما تنها کسی هستید که سعی در برقراری ارتباط، باز نگه داشتن ارتباط و کمک به زنده ماندن این رابطه دارید؟
درک آنچه در جریان است به شما کمک میکند تا بفهمید چه کاری انجام دهید. به این علائم هشدار دهنده در رابطه خود توجه کنید:
1- به نظر میرسد که شریک زندگی شما به آنچه شما باید میگویید بی علاقه است
هر گاه اتفاقی را که در طول روز رخ داده است را با شریک زندگی خود به اشتراک میگذارید، او کمی خسته و یا حتی عصبانی به نظر میرسد. به جای اینکه هر دوی شما یک مکالمه جذاب داشته باشید همیشه صحبت یک طرفه است. به نظر میرسد همیشه در تلاش برای ایجاد صمیمیت هستید اما شریک زندگی شما کمترین علاقه ای ندارد. تجربه هر روزه این دوری از شریک زندگی ممکن است به شما احساس انزوا بدهد.
2- آنها مشکلات یا نگرانی های خود را با شما در میان نمیگذارند
شریک زندگی تان همیشه زمانی که نگران یا ناراحت بوده یا روز بدی داشته، شما اولین کسی بودید که به او روی میآورد اما دیگر این اتفاق نمیافتد. در واقع حتی زمانی که میدانید مشکلی وجود دارد و از شریک زندگیتان در مورد آن میپرسید، آنها پاسخ نمیدهند. شما دیگر به زندگی خصوصی آنها دعوت نمیشوید. به نظر میرسد که شریک زندگی شما دیگر نمیخواهد با شما خود واقعی یا آسیب پذیر باشد. به دلیل بی احساسی و سردی شریک زندگی تان، بیشتر و بیشتر شبیه غریبه ها یا هم اتاقی های مودب هستید تا یک شریک عاشق.
3- آنها همیشه نیازهای خود را بالاتر از نیازهای شما قرار میدهند
شریک زندگی شما کاملاً از انجام کارهای خوب برای شما غفلت میکند. آنها به ندرت نیازهای شما را بالاتر از نیازهای خود قرار میدهند. به نظر میرسد که شریک زندگی شما هنگام انجام اقدامات یا تصمیم گیری احساسات شما را در نظر نمیگیرد. آنها اصلاً نگران تأثیر این چیزهای کوچک بر شما یا رابطه نیستند.
4- آنها تحت تأثیر احساسات شما قرار نمیگیرند
در ناامیدی از جلب توجه همسرتان، ممکن است به شدت احساساتی یا عصبانی شوید. احساس طرد شدن و درد شما در اشک جاری میشود اما بی توجهی شریک زندگی شما ممکن است باعث شود احساس کنید که او به احساسات شما اهمیت نمیدهد. به نظر میرسد آنها از احساسات شما غافل هستند. برای آنها مهم نیست که شما رنج میبرید و به کمی محبت و مهربانی نیاز دارید.
5- آنها همیشه کناره گیری میکنند و هرگز نمیخواهند با شما وقت بگذرانند
انتظار دارید زمانی با کیفیت را با شریک زندگی خود بگذرانید تا بتوانید از همراهی یکدیگر لذت ببرید اما هرگز این اتفاق نمیافتد. هر بار که سعی میکنید زمانی را با هم بگذرانید آنها بهانه ای برای پر مشغله بودن میآورند. وقتی وارد اتاقی میشوید که شریک زندگی تان در آن است و سعی میکنید با او صحبت کنید، او بلند میشود و میرود یا وانمود میکند که مشغول است.
6- در طول یک درگیری بی تفاوت به نظر میرسند
شما میخواهید تضادها و اختلافات هر دوی خود را حل کنید تا بتوانید از آنها عبور کنید. شما به دوام پیوندی که دارید اهمیت میدهید اما به نظر نمیرسد که آنها علاقه خاصی به تلاش کردن داشته باشند. آنها حتی عصبانی یا ناامید نیستند، فقط بی تفاوت هستند. حتی اگر بخواهید آنها را به مشاجره تشویق کنید، فقط یک آه خشمگین یا یک چشم غره میروند.
7- آنها ابراز عشق خود را متوقف کرده اند
“دوستت دارم”. این سه کلمه کوچک از دایره لغات آنها ناپدید شده اند. زمانی بود که شریک زندگی تان مرتب به شما میگفت که دوستتان دارد و شما را میستاید اما اکنون اینطور نیست. این یک پرچم قرمز بزرگ است. آنها 100% از نظر عاطفی از شما جدا میشوند. در واقع وقتی به شریک زندگیتان میگویید «دوستت دارم»، تنها چیزی که به شما میدهند یک لبخند محکم است.
8- آنها به رابطه جنسی بی علاقه هستند
زندگی جنسی شما از بین رفته است و هر زمان که بخواهید موضوع را مطرح کنید شریک زندگی شما منفعل یا عصبانی میشود. هر زمان که سعی میکنید رابطه جنسی را شروع کنید، به هر طریقی با آن مخالفت میکنید. گاهی اوقات آنها حتی اشاره میکنند که مشکل شما هستید و دلیلی که آنها دیگر تمایلی به رابطه جنسی ندارند شماید.
9- آنها هرگز برای خوشحال کردن شما تلاش نمیکنند
آنها کارهایی انجام میدادند تا شما را بخندانند، به چیزهایی که دوست دارید اهمیت میدادند و سعی میکردند احساس کنید که شما دوستش دارید اما همه آن چیزها دیگر وجود ندارد. در حال حاضر آنها تلاش کمی یا هیچ تلاشی برای شما انجام نمیدهند. شما تقریباً احساس میکنید که یک هم اتاقی هستید که شریک زندگی تان به نوعی آن را تحمل میکند.
10- آنها به ندرت محبت آمیز هستند
شریک زندگی تان وقتی با هم راه میرفتیید دست شما را میگرفت. در رختخواب شما در آغوش میگرفت اما در حال حاضر آنها از محبت کردن دست کشیده اند. هنگامی که سعی میکنید شریک زندگی خود را ببوسید یا در آغوش بگیرید، او به سرعت کنار میرود و به نظر میرسد که لمس شما باعث ناراحتی یا تحریک آنها میشود.
11- هنگامی که شما در مورد رابطه صحبت میکنید توجهی نمیکنند
برای هر دوی شما واضح است که همه چیز بین شما خوب پیش نمیرود. با این حال شما ناامیدانه در تلاش برای بهبود رابطه هستید اما هر زمان که سعی میکنید در مورد آن صحبت کنید، شریک زندگی تان شما را نادیده میگیرد. آنها مدام وانمود میکنند که همه چیز خوب است یا به سادگی با امتناع از بحث در مورد آن، دهان شما را میبندند. واضح ترین چیز این است که شریک زندگی شما دیگر علاقه ای به بهبود ارتباط شما ندارد.
12- آنها اغلب با شما بی تفاوت هستند
شریک زندگی تان کم و بیش بی تفاوت غرغر میکند یا به تلاش های شما برای آشتی پاسخ های تک کلمه ای میدهد. هیچ تلاشی از طرف آنها برای پاسخگویی متقابل به تلاش های شما در گفتگو وجود ندارد، به جای تلاش برای جبران به نظر میرسد که آنها عمداً با امتناع از صحبت کردن از شما دور میشوند.
13- آنها هرگز در مورد آینده صحبت نمیکنند
وقتی رویاها یا برنامه های آینده خود را برای دو نفر مطرح کنید، شریک زندگی شما از آن امتناع میکند. شما یا از بحث در مورد برنامه های آینده خود امتناع میکنید یا در بهترین حالت یک پاسخ فوق العاده ملایم دریافت میکنید. پاسخ های غیر متعهد آنها به شما این احساس را میدهد که آنها به اندازه شما روی آینده مشترک شما سرمایه گذاری نمیکنند. در واقع آنها دیگر به اندازه کافی اهمیت نمیدهند که حتی در مورد برنامه های آینده با شما صحبت کنند.
14- آنها عمداً کارهایی برای خراب کردن رابطه شما انجام میدهند
شریک زندگی شما ممکن است با انتخاب بی مورد دعوا یا انجام کاری که میداند باعث ناراحتی یا عصبانیت شما میشود سعی در ایجاد مشکلات در رابطه کند. اگر عصبانی میشوید، آنها مجبور نیستند با شما ارتباط برقرار کنند زیرا به نظر میرسد که شما مشکل دارید. شریک زندگی شما از آسیب و عصبانیت شما برای ساختن دیواری در اطراف خود استفاده میکند. آنها از آن به عنوان بهانه ای برای جدا شدن از خود استفاده میکنند.
15- هنگامی که شما سعی میکنید ارتباط برقرار کنید عصبانی میشوند
به جای بهانه آوردن وقتی سعی میکنید با آنها ارتباط برقرار کنید، سعی میکنند با عصبانی شدن شما را بترسانند و کنترل کنند. آنها از خشم بهعنوان حائلی استفاده میکنند که شما را از کشف علت واقعی رفتارشان و تغییر نگرششان نسبت به شما باز میدارد. عصبانیت آنها ممکن است شما را بترساند و شما را در فاصله ای دور نگه دارد و ممکن است از نظر احساسی نتوانید از دفاعی که آنها در اطراف خود ساخته اند عبور کنید.
جدایی عاطفی همیشه منجر به پایان یک رابطه سالم نمیشود. گاهی اوقات یک فرد میتواند به دلیل اضطراب ها و ترس های خود یا سایر احساساتی که او را عذاب میدهد و از در دسترس بودن عاطفی او جلوگیری میکند، از نظر عاطفی خود را جدا کند. اگر شریک زندگی شما به این ایده علاقه دارد، برای پی بردن به مسائل و برخورد با آنها به مشاوره زوجین بروید.
کلام آخر
اکنون که میدانید چه چیزی نشاندهنده جدایی عاطفی در رابطه شماست، از تلاش بر روی اصلاح مسائل دست بر ندارید. بالاخره یک رابطه باید شادی به همراه داشته باشد نه غم و اندوه. وقتی این نشانه ها را در رابطه خود با معشوق خود میبینید، آنقدر جرأت داشته باشید که آنها را تصدیق کنید و به جای تحمل آن، کارهای ضروری را انجام دهید. فقط به دلیل ترس از دست دادن آن شخص مسائل را بی توجه نگه ندارید. به یاد داشته باشید فراز و نشیب ها در یک رابطه اجتناب ناپذیر است اما تعهد شما به حل مسائل چیزی است که برای موفقیت رابطه شما لازم است.