چگونه میتوانیم رابطه مشترکمان را مطلوب کنیم؟
اگر شناخت بهتری از خود داشته باشید رابطه بهتری خواهید داشت
زندگی مشترک: چگونه میتوانیم رابطه مشترکمان را مطلوب کنیم؟
اگر یک شراکت و زندگی مشترک سعادتمندانه میخواهید باید از خودتان شروع کنید. این امر منطقی و خوب به نظر میرسد اما این امر دقیقاً چگونه ممکن است؟ در این اینجا دو خانم کارشناس راه آن را به شما نشان میدهند.
هیچ قلبی به طور یکسان نمیطپد: چگونگی عشق ورزیدن انسانها به همان اندازه ای که وجود دارند متفاوت است. هر کسی در روابط خود نیازمند و جویای چیزی متفاوت است. به عنوان مثال نیاز برخی از افراد به استقلال بیشتر از دیگران است.
این امر حتی در همان فرد در طول زندگی تغییر می کند: انسان در سن 17 سالگی نیازهای متفاوتی نسبت به 37 سالگی دارد. با این وجود بسیاری از افراد دقیقاً نمیدانند که در یک رابطه واقعا به چه چیزهایی نیاز دارند و به هر نحوی زندگی را میگذرانند. اما بدون داشتن آگاهی از نیازهای خود، یک شراکت همیشگی رضایت بخش دشوار است و واگذاری مسئولیت «رفع نیازهای نادانسته» به شریک زندگی خود امری طلبکارانه و ناعادلانه است.
در اینجا دو کارشناس توضیح می دهند که چگونه نیازهای خود را بشناسید و آنها را در رابطه خود نشان دهید.
چرا نیازها مشخص نیستند؟
تجربیات دوران کودکی میتوانند یکی از دلایلی باشند که فردی نیازهای خود را به درستی درک نکرده و نمی شناسد.
به گفته آندرئا بروی کارشناس روابط، به عنوان مثال اگر در خانواده به نیازهای کودک اهمیت اندکی یا اصلا هیچ اهمیتی داده نشده باشد، این امر به طریقی میتواند منجر به فاصله گرفتن فرد مورد نظر از احساسات و نیازهای خود شود. پس این شخص باید تمرین کند تا دوباره این پیوند را برقرار کند.
زیگرید زونن هولتسر، درمانگر زوجین، این مسئله را نیز اینگونه تعبیر میکند: «ما اغلب در دوران کودکی خود احساس می کنیم که بزرگسالان خواسته ها و نیازهای ما را درک نمیکنند. بنابراین وقتی بچه هستیم، یاد میگیریم که آنچه می خواهیم مهم نیست. در نتیجه نیازها در ابتدا سرکوب می شوند، تا زمانی که شما در دوران بزرگسالی اصلا دیگر نمیتوانید آنها را حس کنید، چه رسد به اینکه آنها را ابراز کنید. اما از سوی دیگر انتظارات اجتماعی نیز اهمیت دارند.»
به عنوان مثال کسانی که تمایل به چند همسری دارند، با داشتن این نیاز با الگوی رابطه تک همسری حاکم در جامعه مخالفت میکنند. این امر مشکل ساز است و نیروی فرد را تضعیف میکند و می تواند ایجاد ترس و اضطراب نماید. بنابراین ممکن است فرد از نیازهای درست و مناسب اجتناب کند و آنها را نادیده بگیرد. اما نیازهای سرکوب شده، ناشناخته و دفع شده، از بین نرفتهاند بلکه آنها تنها در پس ظاهر تشدید میشوند و میتوانند به طور کنترل نشده و غیر منتظرهای بروز کنند و سپس موجب درگیری، درد و رنج و عصبانیت شوند.
چگونه می توان نیازهای خود را شناخت؟
برای شناخت نیازها، بررسی خود و پرسش از اهمیت ویژه ای برخوردار است: دقیقاً چه جنبه ها و لحظاتی در روابط باعث خوشحالی و رضایت شما می شوند؟ از سوی دیگر چه چیزی بیشتر ناخوشایند و مسئله ساز به نظر میرسد؟ در تعاملات با افراد خاص چه احساسی دارید و چرا؟ چه کسی به شما انرژی میدهد و چه کسی آن را از شما می گیرد و دقیقاً به چه علت و با چه کسی صمیمیت دارید یا میخواهید داشته باشید؟
علاوه بر این بررسی معیارهای شخصی باید صورت گیرد: چه چیزی در زندگی برای شما مهم است و برای چه تلاش می کنید؟ به عنوان مثال اگر بخواهید دائما سفر کنید و دنیا را بگردید، رابطه با کسی که آرزومند خانه و باغ است، می تواند از پایه مشکل ساز باشد.
زیگرید زونن هولتسر می گوید: «مهم است که به نیازها و انتظارات خود از زندگی، رابطه یا خودتان را بررسی کنید»؛ او شرح می دهد: «انتظارات ما در عین حال نیازهای ما هستند. ما باید از خود سوالاتی بپرسیم؛ به عنوان مثال: معنا و بهانه زندگی من چیست؟ برای شاد و خوشبخت بودن به چه چیزهایی نیاز دارم؟ »
افرادی که نیازهای آنها در دوران کودکی اصلا برآورده نشده است، باید در شناخت مجدد آنچه که میخواهند و نیاز دارند، از کمک حرفه ای برخوردار شوند.
آندرئا بروی میگوید: «در این خصوص درمانهایی هستند که به آنها در درک نیازهایشان کمک خواهند کرد؛ به عنوان مثال هیپنوتیزم درمانی یا بدن درمانی.»
چگونه می توان نیازها را در یک رابطه برآورده کرد؟
اگر ایدهای از آنچه که برای شاد بودن نیاز دارید، داشته باشید، می توانید این آگاهی را به حوزه عشق و رابطه منتقل کنید.
به گفته آندرئا بروی، «کسی که شریک زندگی است باید در مورد نیازهای خود صحبت کند و شریک خود را از آنها آگاه کند. نیازها را تنها زمانی می توان درهم ادغام کرد که دیگری آنها را بداند. با این وجود بسیاری از افراد به طور ناآگاهانه این امر را به گردن شریک خود میاندازند. به همین دلیل است که اغلب استرس زیادی در روابط وجود دارد.»
«همچنین بسیار مهم است که حد و مرزهایی را تعیین کنید و بگویید چه چیزی برای شما خوب نیست. پیش از هر چیز ما باید خود را به خوبی بشناسیم و بتوانیم خود را قضاوت کنیم و ثانیا باید جرأت داشته باشیم که یکبار هم جلب رضایت نکنیم.»
به گفته این کارشناس روابط، این امر با یافتن شریک زندگی آغاز می شود: «بسیاری از افراد برای جلب رضایت، همه کارهایی را که دیگری انجام میدهد را عالی میخوانند. و بعد از چند سال آنها دیگر به قایقرانی یا غواصی نمیروند، زیرا این کار هرگز نیاز خود آنها نبوده بلکه نیازهای دیگری بوده است.»
یک رابطه تنها از طریق همزیستی کامل رضایت بخش نمیشود: «لازم نیست همه کارها را مشترکا با هم انجام دهید. بنابراین بسیار مهم است که شما در روابط خود آزادی و مجالی را برای خود طلب کنید.»
زیگرید زونن هولتسر میگوید که منطقی نیست که به شریک خود این احساس را بدهیم که همه چیز روبراه است و خود را تابع نیازهای او قرار دهیم: «طرف دیگر رابطه به این مسئله اطمینان میکند و اگر ما بعدا نیازهای خود را بیان کنیم یا شکوه کنیم، دشوار است که مسیر دیگری را برگزینیم.»
یک رابطه رضایت بخش، سالم و پایدار بدون تمایل به توافق و گفتگو عملی نیست.
زیگرید زونن هولتسر شرح میدهد: «فرض میکنیم که مسئله آزادی به عنوان یک نیاز است. سپس باید مشخص کنیم که من تا چه اندازه به آزادی خود نیاز دارم، چند بار می خواهم به تنهایی بیرون بروم و چقدر برای شخص مقابل قابل تحمل است؟ و پس از آن لازم است که به توافقی رسید که برای هر دو اعتبار داشته باشد.»
به گفته زیگرید زونن هولتسر، نیازهای هر دو شریک دارای اهمیت یکسانی هستند. شناختن و بیان آنها ضروری است، حتی اگر این خطر به وجود آید که رابطه بهم بخورد: «این بهتر از این است که سالهای سال خواسته های خود را سرکوب کنید.»
هرچه شناخت بهتری از خود داشته باشید، رابطه بهتری خواهید داشت
مهم نیست که چه نوع رابطه ای دارید و جامعه یا خانواده راجع به آن چه نظری دارند؛ مهم این است که آگاهانه آن را انتخاب کنید و نسبت به آن احساس خوبی داشته باشید. درست مثل شریک زندگیتان.
این به آن معنا نیست که همه چیز باید بدون مشاجره و کاملا متناسب هم و باهم جفت و جور باشند، بلکه این اهمیت دارد که هر دوی شما نیازهای خود را بشناسید و به آنها احترام بگذارید و اینکه چگونه با نیازهای متفاوت برخورد کنید و به توافق برسید. به عبارت دقیقتر، «بدون اینکه هیچ یک از شما دائما احساس سرکوب و نادیده گرفته شدن کند».
رابطه مشترک و خوب زناشویی رابطه مشترک و خوب زناشویی رابطه مشترک و خوب زناشویی رابطه مشترک و خوب زناشویی رابطه مشترک و خوب زناشویی