چالشهای مادران مجرد
طلاق : آنچه هیچکس درباره جداییِ همراه با فرزند به شما نگفته، از زبان مادران تنها
جدایی واقعاً ناراحتکننده است… هیچ شکی در آن نیست.
حتی اگر مثبتاندیش باشید و بگویید برای شما و خانوادهتان راهکار درستی بوده، باز هم این نتیجهای نیست که هیچکس بخواهد بعد از به دست گرفتن یک دسته گل و حلقه انداختن پیش چشم تمام دوستان و نزدیکان به آن برسد.
حتی دوستانهترین جداییها هم زندگی را برای شما، فرزندانتان و والدین دیگر آنها پیچیدهتر میکند و اغلب اوقات طلاق دقیقاً متضاد واژه دوستانه است. با این حال برای بسیاری از زنان، جدایی عملی خوشبینانه است چرا که آنها باور دارند چنانچه این تغییرات دشوار را تاب بیاورند، آینده شادتری در انتظارشان خواهد بود.
در همین راستا، به پندهایی اشاره میکنیم از مادران مطلقه و تنها؛ زنانی که به تازگی جدا شدهاند و مادرانی که بیش از یک دهه است ازدواج ناموفق خود را پشت سر گذاشتهاند.
1- تصمیمگیری میتواند بسیار سادهتر از آن باشد که فکر میکنید
«یادم میآید اولین روزی که همسر سابقم خانه را ترک کرد، من و پسرم به یکی از دیوارها رنگ زرد زدیم، صرفاً به خاطر این که من میخواستم. پیش از آن همه چیز باید به “تأیید” شوهرم میرسید، بنابراین آویزان کردن یک تابلو ممکن بود روزها طول بکشد! رنگ کردن دیوار با رنگ زرد نماد آزادی من بود». (جنی ، 50 ساله ، کالاباساس ، کالیفرنیا.)
2- داشتن دوست برای مادران تنها ضروری است
«بسیاری از مشکلاتی که سر راه شما قرار میگیرد با مشکلات دوستان متأهلتان تفاوت دارد. این که یک جمع کوچک از افرادی در کنار خود داشته باشید که الزامات راهبردی و عاطفی زندگی یک والد تنها را درک کنند میتواند بسیار سودمند باشد؛ دوستانی که در کارهایی مانند خرید مواد غذایی و رفتن به دنبال فرزندتان به شما کمک کنند. کمک خواستن از دوستان متأهل برای این کارها کمی معذبکننده است، زیرا آنها اولویت یا ضرورت درخواست شما را به خوبی درک نمیکنند. پس وجود والدینی دیگر برای صحبت درباره مسائلی که مختص به موقعیت شماست اهمیت دارد». ( کارن، 53 ساله، نورتهامپتون، ماساچوست.)
3- ممکن است از “خوب بودن” پشیمان شوید
«من برای گرفتن نفقه فرزندم اصرار نکردم، چون میخواستم رابطه دوستانهام را با همسر سابقم حفظ کنم و من بودم که خانه را ترک کردم. فکر میکردم رفتار با “حسن نیت” برای رابطه طولانیمدت ما مفیدتر خواهد بود و جواب اعتماد نشان دادن به او را با اعتماد میگیرم. اما حقیقتاً لازم است که به لحاظ مالی از خودتان محافظت کنید. وقتی بعدها شرایط پسرمان بحرانی شد، ناچار شدم او را به دادگاه بکشانم که واقعاً فاجعه بود. در آن زمان تصور میکردم تا 20 سال دیگر هم با یکدیگر دوست خواهیم بود، اما با گذر زمان، عواقب سادهلوحیام را دیدم». ( جولیانا، 53 ساله، نیویورک.)
4- کمالگرا بودن اتلاف انرژی است
«اوایل جدایی حس میکردم باید برای فرزندانم “فوقالعاده” باشم؛ فوقالعاده مهربان، فوقالعاده بامزه، فوقالعاده “اکتیو”.
انگار فکر میکردم اگر یک مادر فوقالعاده باشم، پذیرش جدایی برای آنها راحتتر میشود. اما من در نهایت خسته شدم و در نتیجه این حالت ادامه پیدا نکرد و مطمئن نیستم آنها حتی متوجه موضوع شده باشند! وقتی به ثبات رسیدیم، همگی با آرامش به زندگی نرمال جدید عادت کردیم. مهم آن است که همان طور که به شما نیاز دارند کنارشان باشید، نه این که خودتان را بکشید تا همه چیز بینقص به نظر بیاید». (تارا، 47 ساله، نیویورک.)
5- همسر سابقتان ممکن است به شیوههای جدید و متفاوتی شما را عصبانی کند
«همه ما داستانهایی شنیدهایم از این که چطور مادرها همه کارها را انجام میدهند اما پدر است که صرفاً با انجام کارهای سرگرمکننده مورد توجه قرار میگیرد. راستش فکر نمیکردم این موضوع اهمیتی برایم داشته باشد اما اشتباه میکردم. وقتی من تقلا میکنم که ببینم آیا میتوانیم از پس هزینه کانال زنده تلویزیونی “هولو” بر بیاییم یا باید به دیدن همان شبکه اصلی همراه با تبلیغات ادامه دهیم، دیدن این که او برای دخترم آخرین مدل آیفون را بخرد یا او را به یک سفر گرانقیمت ببرد حس چندان خوبی ندارد. اما فکر میکنم بچهها در لحظه بیشتر از آنچه فکر میکنیم میفهمند، خصوصاً وقتی بزرگتر میشوند. آنها درک میکنند». (میشلا، 35 ساله، آستین.)
6- طلاق میتواند از شما مادر بهتری بسازد
«من و همسر سابقم در ارتباط با بچهها و پیشبرد زندگیمان سبکهای متفاوتی داشتیم؛ وقتی با هم بودیم و از روشی که موضوع را مدیریت میکرد خوشم نمیآمد، برای احترام به او جلوی زبانم را میگرفتم. بعد از جدایی، تازه صدای خودم را پیدا کردم و از انفعالم کاسته شد و در برخورد با فرزندانم هم آرامتر و سنجیدهتر عمل کردم. طلاق من را به مادر بهتری تبدیل کرد، چون در غیاب صدای یک فرد دیگر، میتوانستم واقعاً به حرف بچهها گوش کنم و فکر میکنم جدایی باعث شد آنها هم تفاوتهای ما را درک کنند». (استیسی، 56 ساله، چویچیس، مریلند.)
7-دوستیهای شما تغییر خواهند کرد
«بعضی از افراد دوست ندارند بین همسرانی که جدا شدهاند یکی را انتخاب کنند. اگر آنها این انتخاب را انجام ندهند، نمیتوانند به هیچیک از شما نزدیک شوند. به دوستانی که شما را انتخاب میکنند نزدیک شوید و با آنها رابطه دوستانه محکمتری بسازید». (سارا، 43 ساله، میلواکی، ویسکانسین.)
8- تغییرات دشوار هستند
«من خوش شانسم که فرزندانم نیمی از وقت را پیش پدرشان میمانند و هنگامی که با او هستند نیازی نیست نگرانشان باشم. اما گاهی اوقات واقعاً سخت میشود که درگیر تکتک مسائل روزمرهشان باشی -مثل امتحانی که برایش درس میخوانند، یا ماجرای دوستیشان یا این که آیا تمام وسایلی را که برای چند روز لازم دارند برده اند یا نه- و بعد فقط سکوت باشد و یک آپارتمان خالی…
ماجرا کاملاً صفر و صد درصدی است و گاهی حس میکنم یک گردباد در خانه وزیده. وقتی برای اولین بار از خانه میروند احساس تنهایی میکنی اما در عین حال نوعی آرامش خاطر هم به همراه دارد!». (تارا.)
9- شاید گاهی اوقات لازم باشد تظاهر کنید
«گاهی وقتها به خاطر صلاح فرزندانم ناچار شدهام تظاهر کنم رابطه دوستانهای با همسر سابقم دارم تا آنچه میخواهم و بچهها نیاز دارند را به دست بیاورم». (نوئل، 40 ساله، ان آربور، میشیگان.)
10- مدیریت مالی شما از آنچه فکر میکنید بهتر است
«من فهمیدم توانایی بسیار خوبی در مدیریت مالی دارم، در صورتی که همسر سابقم همیشه طوری رفتار میکرد که انگار در این کار مهارت ندارم. بر خلاف باور او، در مورد پسرم تصمیمات مالی خوبی گرفتم. وقتی این موضوع را دیدم و فهمیدم حس بسیار خوبی داشتم». ( جینی.)
11- برای شروع یک رابطه جدید تحت فشار قرار میگیرید
«اگر با فرد دیگری آشنا شوید، برای همخانه شدن با او یا ازدواج مجدد فشار زیادی به شما خواهند آورد، لااقل در جایی که من زندگی میکنم اینطور است. این موضوع فشار زیادی به شما و خانوادهتان وارد میکند و ممکن است روند بهبود روحی شما را دچار اختلال کند. کنار آمدن با پایان یک ازدواج روال خطی ندارد؛ از جدایی من 5 سال میگذرد و اغلب اوقات حالم خوب است، اما ناگهان میبینم یک مسئله دیگر هم هست که باید حل و فصل کنم». (کارن.)
12- گاهی اوقات یک زن عجیب و تنها خواهید بود
«شاید همیشه در جلسات والدین و دورهمیها که به نظر میرسد تمام دنیا معشوقی در کنار خود دارند، احساس راحتی نکنید. اما بهتر است از این واقعیت لذت ببرید که حالا شما آزاد هستید و در باتلاق ازدواجتان گیر نکردهاید». ( سو.)
13- شما به یک نظم و نظام نیاز دارید
«روی کاغذ حضانت 50/50 را داریم اما در عمل، بارها بر دوش من است و من زحمت بیشتری دارم و پول بیشتری خرج میکنم. اگر بخواهند چیزی بخرند صبر میکنند تا پیش من بیایند، چون دوست ندارند علتش را برای پدرشان توضیح بدهند. من میخواهم با استفاده از یک اپلیکیشن مخارجمان را ثبت کنم تا حداقل لیستی از آنها داشته باشم». (ربکا، 33 ساله، وستپورت، کنتیکت.)
14- وقت گذاشتن برای “خودتان” هم برای خود شما مهم است و هم برای بچهها
«شما باید برای خودتان وقت بگذارید، وگرنه برای هیچکس هیچ ارزشی نخواهید داشت. این گفته قدیمی درست است که اول باید ماسک اکسیژن خودت را بگذاری. وقتی دیگران برای مراقبت از فرزندانتان به شما پیشنهاد کمک میدهند قبول کنید! سعی نکنید خودتان را فدا کنید». (سو، 63 ساله، ادیسون، نیوجرسی.)
15- کارهای روزمره کمتر شما را عصبی میکند
«دوستانم که مادران متأهل هستند همیشه میگویند چقدر از این که کمک زیادی به آنها نمیشود یا آن که همسرانشان به آنها کمک نمیکنند دلخور هستند. من این مشکل را ندارم و از این بابت واقعاً خوشحالم! برای آن که تعطیلات خوبی داشته باشم لازم نیست روی کسی حساب کنم و هیچکس هم به خاطر این که بعد از یک روز طولانی شامی ساده درست کردهام به من خرده نمیگیرد. البته میشود گفت دلم برای این که یک نفر آشغالها را بیرون ببرد تنگ شده، اما حالا دخترم هم به اندازه کافی بزرگ شده که بتواند برای این کارها کمکم کند!». (کریستال، 39 ساله، کلمتهفالز، اورگن.)
طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق مادران تنها طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق فرزندان طلاق والدین مجرد والدین مجرد والدین مجرد والدین مجرد والدین مجرد والدین مجرد