چرا زوج ها پس از ۲۰ سال زندگی مشترک طلاق میگیرند؟

21 دلیل برای طلاق زوج ها پس از 20 سال زندگی مشترک
علت طلاق زوج ها پس از 20 سال زندگی مشترک چیست؟/ love magazine
اگر فکر میکنید زندگی زناشویی شما خوب پیش نمیرود و قابل ترمیم نیست، احتمالاً با طلاق پایان مییابد که وقتی در یک ازدواج طولانی مدت هستید میتواند سختتر باشد. وقتی زوج ها پس از دو دهه زندگی مشترک تصمیم به انحلال ازدواج می گیرند، می تواند دلخراش باشد.
با این حال دلایل مختلفی برای جدایی وجود دارد و پایان دادن به ازدواج ممکن است در برخی موارد اجتناب ناپذیر باشد. جدایی قانونی، ابطال و نفقه همسر از جمله مواردی است که باید پس از طلاق و پس از آن مورد توجه قرار گیرد. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چرا زوجها پس از 20 سال زندگی مشترک از هم جدا میشوند و به شما میگوید چگونه از چنین طلاقهایی جان سالم به در ببرید.

علت طلاق زوج ها پس از 20 سال زندگی مشترک چیست؟
1- دور شدن از عشق:
برخی از زوج ها زندگی مشترک خوبی دارند اما بخاطر پرورش خانواده، تربیت فرزندان و تقسیم وظایفشان ممکن است از عشق دور شده باشند. این به تدریج اتفاق می افتد و آنها در طول سال ها از هم جدا می شوند. به دلیل بار مسئولیت ها و چالش های زندگی، آنها ممکن است محبت خود را نسبت به یکدیگر از دست داده باشند. بسیاری از زوج ها چندین سال سعی می کنند از حقیقت دوری کنند اما یک روز آن را می فهمند و می پذیرند. بنابراین آنها در جستجوی خوشبختی خود از هم جدا می شوند.
2- خیانت:
مهم نیست که یک فرد چقدر پیر می شود، باز هم می تواند تمایلات جنسی داشته باشد که ممکن است در ازدواجشان برآورده نشده باشد. وقتی صمیمیت کهنه میشود یا در ازدواج کم میشود، یکی از همسران ممکن است به جای دیگری نگاه کند تا لذتهای نفسانی را دوباره کشف کند. خیانت نیز یکی از دلایل اصلی طلاق در ازدواج طولانی مدت است. همچنین می توان از آن به عنوان نشانه ای از شکست ازدواج یاد کرد.
3- آرزوی استقلال:
کسانی که برای مدت طولانی به همسر خود وابسته بوده اند، اغلب با بالا رفتن سن به دنبال استقلال هستند. هر چه فرد از نظر مالی ثبات بیشتری داشته باشد، تمایل بیشتری به استقلال پیدا می کند. مستقل بودن از نظر مالی همچنین به معنای اعتماد بیشتر به توانایی آنها برای شروع دوباره به تنهایی پس از یک ازدواج طولانی است.
4- مسائل حل نشده گذشته:
ممکن است برخی از مسائل حل نشده از گذشته وجود داشته باشد که می تواند پس از چندین سال دوباره ظاهر شود. ممکن است زوج ها به خاطر تصویر اجتماعی، شادی یا بچه هایشان مشکلات خود را پنهان کنند اما زمانی فرا می رسد که دیگر نمی توانند با آن زندگی کنند. چیزهایی مانند یک دروغ بزرگ، خیانت، تصادف، یک دعوای بد، یک بیماری ناتوان کننده و غیره ممکن است دوباره ظاهر شوند.
5- خواستن چیزی بهتر از زندگی:
چیزهایی که یک نفر هنگام ازدواج در 25 سالگی از زندگی می خواست ممکن است با رسیدن به 55 سالگی تغییر کند. به همین دلیل است که زوج ها در طول سال ها از هم دور می شوند. آنها غریبه می شوند یا فقط دو نفر در زیر یک سقف زندگی می کنند. زوجهایی که دچار بحرانهای میانسالی میشوند اغلب ازدواج خود را در جستجوی هویت جدید ترک میکنند. آنها همچنین برای رهایی از دردی که در دوران میانسالی خود تجربه می کنند، این کار را انجام می دهند.
6- عدم ارتباط:
عدم ارتباط یکی از دلایل اصلی طلاق پس از سال ها ازدواج است. پس از مدتی ممکن است نتوانید احساسات و محبت خود را به یکدیگر منتقل کنید. وقتی افکار و احساسات خود را با همسرتان در میان می گذارید، احساس می کنید که در رابطه خود درک شده اید. احساسات شما مورد تایید، احترام و مراقبت شریک زندگی شما قرار می گیرد. فقدان ارتباط باعث ایجاد بی اعتمادی، شک به خود و ناامنی می شود که می تواند به پیوند شما آسیب برساند.
7- عدم برابری:
یک ازدواج ایده آل باید شامل ارتباط باز و سازش با فضای تنفس کافی باشد تا هر دو طرف احساس کنند که سهم معناداری در شراکت دارند. متاهل بودن فقط با هم بودن نیست. یک رابطه زمانی می تواند خفه کننده باشد که زمان و فضای لازم را برای شکوفایی به آن ندهید. گذراندن وقت با هم عالی است اما باید فضایی برای هر فرد وجود داشته باشد تا علایق خود را کشف کند.
اگر بیشتر اوقات با یکدیگر هستید، رابطه ممکن است به حالت کلاستروفوبیک تبدیل شود. بد نیست به دنبال دوستانی بگردید که سلیقه های مشابهی در موسیقی، فیلم، رویدادهای فرهنگی و غیره دارند. حفظ هویت خود به شما کمک می کند تا سلامت عقل خود را حفظ کنید، که برای ازدواج شما سالم است.
8- ذهنیت از مد افتاده:
اگر یکی از شرکا ذهنیت ارتدوکسی داشته باشد، می تواند منجر به طلاق شود. ممکن است یکی از شما دیدگاهی قدیمی نسبت به برخی چیزها در زندگی داشته باشد. یکی از شرکا اغلب برای تغییر زمان در چنین مواردی بسیار سفت و سخت است. آنها دوست دارند به ذهنیت ارتدکس خود پایبند باشند در حالی که دیگری دوست دارد پویا باشد و با آخرین روندها به روز بماند. زمانی که ذهنیت آنها متفاوت است، هماهنگی با یکدیگر برایشان دشوار است.
9- رابطه توهین آمیز:
اگر الگویی از آزار خانگی در ازدواج شما وجود دارد، وقت آن رسیده است که کنار بروید. آزار می تواند انواع مختلفی داشته باشد مثل آزار جسمی، ذهنی، عاطفی، مالی یا جنسی. نمایش مداوم عصبانیت، نگه داشتن پول و سایر رفتارهای منفی می تواند زندگی زناشویی شما را خراب کند. در برخی موارد خشونت خانگی ممکن است با مسائل بیرونی مانند سوء مصرف مواد، از دست دادن شغل یا مرگ یکی از دوستان نزدیک یا اعضای خانواده همراه باشد. ماندن در یک رابطه نادرست بی خطر نیست و بهتر است از چنین ازدواجی دور شوید، حتی اگر بعد از 20 سال باشد.
10-ازدواج کردن به یک دلیل اشتباه:
برخی افراد در مورد ازدواج توقعات نامعقولی دارند. اگر تنش دائمی بین شما و شریک زندگی تان وجود داشته باشد، مشکلاتی به وجود می آید و دیر یا زود شکاف هایی در رابطه ایجاد می شود. همه ازدواج ها فراز و نشیب دارند اما باید یک جریان و نظم طبیعی در رابطه شما وجود داشته باشد. گاهی اوقات افراد به دلیل ترس از تنهایی سال ها در ازدواج های ناموفق باقی می مانند اما ممکن است سال ها بعد متوجه شوند که این راهی برای زندگی نیست.
11- بی اعتمادی و دروغ:
اساس یک ازدواج سالم ارتباط باز و صادقانه است. حتی دروغ های کوچک می تواند صمیمیت عاطفی بین شرکا را ازبین ببرد. دروغ گفتن به همسر در مورد چیزهای کوچک می تواند راه را برای دروغ گفتن در مورد چیزهای بزرگتر در آینده هموار کند. حتی گاهی یک دروغ کوچک میتواند باعث شود که این سوال را به وجود بیاورید که آیا همسرتان در گذشته با شما صادق بوده است یا خیر. در نتیجه شما را در معرض خطر قرار میدهد و باعث میشود در ازدواج احساس ناراحتی کنید.
12- اعتیاد:
وقتی به اعتیاد فکر می کنید، احتمالاً به سوء مصرف مواد مخدر یا الکل فکر می کنید اما اعتیاد میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و زوجهایی را که سالها در کنار هم بودهاند را تهدید کند. اعتیاد می تواند انواع مختلفی داشته باشد مانند قمار، پورنوگرافی، خرج کردن غیرقابل کنترل یا خیانت. وقتی اعتیاد در یک ازدواج وجود داشته باشد باعث می شود که همسر دروغ بگوید، خیانت کند، دزدی کند یا به اعتماد اساسی که ازدواج بر آن بنا شده است خیانت کند. از این رو اعتیاد یکی از شایع ترین علل طلاق پس از دو دهه ازدواج است.
13- هرگز عاشق نبودن:
برخی از زوج ها بیست سال است که ازدواج کرده اند اما ممکن است هرگز عاشق یکدیگر نشده باشند. آنها ممکن است به خاطر وجهه اجتماعی یا فرزندانشان وانمود کنند که یک زوج خوشبخت هستند. آنها ممکن است به دلیل فشار خانواده ازدواج کرده باشند و هیچ گونه سازگاری یا پیوندی بین آنها وجود نداشته باشد. عشق سوختی است که کشتی را در حرکت نگه می دارد اما در غیاب عشق سرانجام دو نفر از هم دور می شوند.
14- شکست حرفه ای:
شکست حرفه ای می تواند به ازدواج آسیب برساند. شکست حرفه ای می تواند به یک بحران مالی منجر شود و شریک شکست خورده را احساس بی ارزشی کند و علیرغم همه تلاش ها می تواند تغییر اساسی در ازدواج ایجاد کند. استرس ناشی از چنین شکست هایی ممکن است منجر به طلاق شود.
15- ترجیحات جنسی متفاوت:
صمیمیت جنسی بخش مهمی از هر ازدواج است. بسیاری از افراد از بحث در مورد چنین موضوعاتی اجتناب می کنند. آنها ممکن است ترجیحات جنسی یا تمایلات جنسی خود را برای چندین سال از ترس پنهان کنند. آنها ممکن است سالها طول بکشد تا شجاعت پیدا کنند تا تمایلات جنسی خود را برای شریک زندگی خود افشا کنند. چنین افشاگری ممکن است به طلاق ختم شود.
16- نبودن بچه ها در خانه:
حضور کودکان در خانه شما اثری غنی دارد. خانه ای که زمانی پر جنب و جوش بود ناگهان وقتی بزرگ می شوند و دور می شوند خالی و کسل کننده می شود. زمانی که خانه خالی میشود، مرحله دشواری برای والدین است. آنها تنها با یکدیگر می مانند و کل خانواده تغییر می کند. این می تواند باعث شود هر دوی شما متوجه شوید که با یکدیگر ناسازگار هستید. کودکان اغلب به عنوان حلقه اتصال بین دو نفر عمل می کنند. هنگامی که آنها از خانه خود خارج می شوند، ممکن است این زوج از هم جدا شوند. ترک خانه بچه ها عامل مهمی در طلاق های میانسالی یا سالمندی است.
17- عدم حمایت عاطفی:
در ازدواج غفلت عاطفی زمانی اتفاق میافتد که یکی از طرفین به طور مداوم با دیگری ارتباط برقرار نمیکند یا به آن پاسخ نمیدهد. غفلت عاطفی نیز می تواند در قالب درمان خاموش رخ دهد. هنگامی که یک شریک از نظر عاطفی کنار میرود، میتوان گفت که او طرف مقابل را برای تغییر رفتار یا تنبیه او به خاطر برخی از رفتارهای نادرست خود دستکاری میکند. آنها ممکن است احساسات و عواطف شریک زندگی خود را نادیده بگیرند، که می تواند عواقب منفی گسترده ای داشته باشد.
اگر فردی با یک بیماری روانی مانند آلزایمر یا زوال عقل مواجه است، به حمایت عاطفی و صبر بیشتری نیاز دارد. با این حال شریک زندگی آنها ممکن است زیر بار این مسئولیت جدید، حتی با وجود کمک های پزشکی شایسته نرود و مایل به جدایی باشد.
18- مسائل مالی:
مسائل مالی منبع مهم استرس در بین زوجین است. مشکلات مالی یک فرد می تواند چنان احساسات منفی و انتقاد از خود ایجاد کند که سلامت روحی و جسمی او را تحت تأثیر قرار دهد. پریشانی مالی همچنین می تواند اثرات نامطلوبی بر روابط و زندگی خانوادگی فرد داشته باشد. مشکلات اقتصادی شدید می تواند منجر به تغییرات بالقوه مضر در شیوه زندگی و ایجاد مشکلات سازگاری شود. این امر حتی پس از بیست سال ازدواج می تواند منجر به طلاق شود.
19- درمان و مشاوره:
وقتی زوجها متوجه میشوند که پیوند بین آنها رو به کاهش است و خودشان از هم دور میشوند، ممکن است از یک درمانگر حرفهای کمک بگیرند. در حالی که تحت درمان قرار می گیرند ممکن است متوجه شوند که ناسازگاری و تفاوت آنها هیچ دامنه بهبودی ندارد. مشاور می تواند به آنها کمک کند تا با توجه به موقعیت تصمیم بگیرند که چه کاری درست انجام دهند اما زوج ها ممکن است تصمیم به طلاق بگیرند و خود را از یک ازدواج ناخوشایند رها کنند.
20- انتظارات غیر واقعی:
ازدواج با توقعات بالا ایرادی ندارد اما اینکه از همسرتان انتظار داشته باشید که این انتظارات را برآورده کند اشتباه است. وقتی با کسی ازدواج می کنید طبیعی است که خیلی چیزها را انتظار داشته باشید اما نباید انتظارات غیرمنطقی داشت. این انتظارات می تواند فشار زیادی را به طرف مقابل وارد کند و باعث شود که احساس ناامیدی کنید و همسرتان را برای شکست آماده کند. انتظارات نادرست می تواند یکی از دلایل طلاق باشد.
21- تفاوت در رشد شخصی:
افراد تمایل دارند دیدگاه های متفاوتی در مورد زندگی، اهداف و برنامه های آینده داشته باشند. همه منتظر رشد شخصی، بهبود خود و کیفیت زندگی خود با گذشت زمان هستند. این همیشه یک روند مداوم است اما گاهی اوقات در یک رابطه تنها یک نفر به رشد و آرزوهای خود می رسد، در حالی که دیگری عقب می ماند. تفاوت در رشد شخصی می تواند به شکل قطع ارتباط ظاهر شود و به دلیل تفاوت طولانی مدت در برنامه ها، ممکن است حتی پس از 20 سال ازدواج از هم جدا شوند.
اینها برخی از دلایل رایج طلاق پس از بیست سال ازدواج است. اگر هر یک از اینها را در رابطه خود شناسایی کردید، باید آگاه باشید که ازدواج شما به کجا می رود. طلاق پس از بیست سال ازدواج می تواند دشوار باشد اما همیشه می توانید با استفاده از نکات ذکر شده در بخش زیر با این شرایط کنار بیایید.

چگونه زندگی بعد از طلاق را مدیریت کنیم؟
طلاق می تواند فرآیندی گیج کننده و دلخراش باشد، به خصوص پس از صدور حکم طلاق. بعد از امضای اوراق طلاق، وقتی همه چیز جابه جا شد و زندگی شما ریشه کن شد، ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که مجبور باشید همه کارها را خودتان انجام دهید. اگر بچه دارید، انتقال به سبک زندگی تک والدی می تواند چالش برانگیز باشد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که کمی مرخصی بگیرید و با شریک زندگی خود به توافق متقابل برسید.
در اینجا چند راه برای مدیریت طلاق پس از بیست سال زندگی زناشویی آورده شده است:
1- با شریک خود گفتگوی کافی داشته باشید
طلاق پس از گذراندن سالها با هم بودن می تواند پیچیده باشد. در چنین شرایطی شما نیاز دارید که شریک زندگیتان در کنار شما باشد تا کارها را آسانتر کند. شما میتوانید مستقیماً در مورد روند طلاق با یکدیگر صحبت کنید یا ممکن است برای کمک به شما یک وکیل طلاق استخدام کنید.
بهتر است در مورد انتظارات هر دوی شما از طلاق کمی شفافیت داشته باشید و در صورت نیاز مشاوره طلاق را در نظر بگیرید. طلاق گرفتن یک تصمیم مادام العمر است و برای گذراندن این روند به قدرت ذهنی نیاز دارید. اگر شما و همسرتان با هم همسو باشید، می توان از بسیاری از درگیری های غیرضروری جلوگیری کرد. اگر بچه دارید ضروری است که در مورد آن با آنها صحبت کنید و به آنها بگویید که چرا طلاق می گیرید.
2- امور مالی خود را سازماندهی کنید
پس از جدایی باید به تنهایی به امور مالی خود رسیدگی کنید. صرف نظر از نقش مالی شما در دوران ازدواج، باید در مورد مسائل مالی شفاف باشید. در اینجا چند نکته وجود دارد که چگونه می توانید این کار را انجام دهید:
شما و شریک زندگیتان ممکن است در مورد تقسیم اموال از جمله فروش خانه زناشویی خود و تقسیم پول تصمیم بگیرید. ممکن است یک نفر نیز خانه را نگه دارد و ارزش سهم خود را به دیگری بپردازد. هر بدهی زناشویی را که باید تقسیم شود را در نظر بگیرید.
بودجه ای ایجاد کنید و مطمئن شوید که سهم خود از دارایی های زناشویی و جریان نقدی ورودی را در نظر می گیرید. در صورت وجود پرداخت نفقه را در نظر بگیرید.
همه حساب های مشترک خود را طبق توافق نامه طلاق توزیع کنید. مزایای فردی تامین اجتماعی و حساب های بازنشستگی خود را بررسی کنید. بازنگری در تعیین ذی نفعان در حساب های بازنشستگی، بیمه عمر، سنوات و غیره را در نظر بگیرید. بیمه درمانی خود را تنظیم کنید. قراردادهای مربوط به حمایت از کودک و حضانت کودک را امضا کنید.
فهرستی از تمام هزینههای احتمالی آینده مانند هزینههای پزشکی یا هزینههای تحصیلی فرزندتان تهیه کنید و بودجه خاصی را برای آن در نظر بگیرید. برنامه ریزی برای هزینه های غیرقابل پیش بینی می تواند به جلوگیری از درگیری در آینده کمک کند. برنامه ریزی مناسب برای امور مالی به هر دوی شما کمک می کند تا مسائل را بهتر مدیریت کنید.
3- روی رفاه خود تمرکز کنید
بعد از حل و فصل طلاق وقت آن است که مراقب خود باشید. با معاینه پزشکی شروع کنید. اطمینان حاصل کنید که هر روز ورزش می کنید و درست غذا می خورید زیرا تغذیه برای سلامتی شما حیاتی است. از یک سالن یا آبگرم برای چند جلسه خوددرمانی استفاده کنید و به خودتان زمان بدهید. وقتی احساس خوبی داشته باشید، تمام مشکلات شما سبک تر به نظر می رسند.
4- به خودتان زمان بدهید و روی علایق شخصی خود تمرکز کنید
وقتی بعد از بیست سال ازدواج طلاق می گیرید، تغییرات زیادی در زندگی شما رخ می دهد. کمی مرخصی بگیرید و خود را مجبور نکنید وانمود کنید که همه چیز خوب است. غمگین بودن، گریه کردن و گذراندن دوره های اندوه، جرقه های خشم، تنهایی، استرس، اضطراب، افسردگی و از دست دادن هویت، اشکالی ندارد. این کاملاً طبیعی است که احساس کنید یک ترن هوایی از احساسات را احساس کنید.
به خود زمان و مکان برای غم از دست دادن بدهید. وقتی با یکدیگر ازدواج می کنید، بسیاری از انتخاب های شما توسط طرف مقابل انجام می شود. ترجیحات خود را به خود یادآوری کنید، چیزهای جدید را امتحان کنید و ببینید چه چیزی شما را خوشحال می کند و به خود آزادی اکتشاف بدهید.
5- از پرسشگری و منفی نگری دیگران بپرهیزید
جامعه روش خود را برای نگاه کردن به مسائل دارد و زمان پس از طلاق ممکن است برای شما دشوار باشد زیرا ممکن است در مورد تصمیم خود برای جدایی پس از بیست سال طولانی سؤال شود. برخی از پاسخ ها را برای مقابله با چنین سوالاتی آماده نگه دارید.
مطمئن شوید که مودب اما آنقدر سختگیر هستید که به آنها بگویید هنوز برای این گفتگو آماده نیستید. شما می توانید به آنها بگویید که برای نگرانی آنها ارزش قائل هستید اما تسلیم دستکاری عاطفی آنها نشوید. در لحظه ای که احساس ناراحتی می کنید مکالمه را به چیز دیگری منحرف کنید.
6- خودتان را بهتر درک کنید
بعد از طلاق وقت بگذارید و به درون خود نگاه کنید و خودتان را بهتر درک کنید. آزادی جدید مجرد بودن میتواند ترسناک باشد اما اگر کمی به خود زمان بدهید، متوجه خواهید شد که چگونه میتوانید کارها را انجام دهید. اکنون فضای کافی در زندگی خود دارید تا هر گونه عادت ناخواسته را کنار بگذارید و از فعالیت هایی که برای شما خوشبختی می آورد استقبال کنید. یاد بگیرید در موقعیت جدید انعطاف پذیر باشید و با شرایط عادی جدید سازگار شوید.
7- بخشش را در اولویت قرار دهید
طلاق شما با شریک زندگی تان ممکن است با یک یادداشت لذت بخش به پایان نرسیده باشد. اگر نمی توانید همسر سابق یا خودتان را به خاطر اتفاقی که افتاده ببخشید، ادامه دادن کار دشواری خواهد بود. قلب نابخشوده بزرگترین مانع برای رها شدن است و هرگز به شما اجازه نمی دهد به آینده نگاه کنید. بخشش واقعی را بیابید و زندگی کامل و مرفهی خواهید داشت.
کلام آخر
اینها چند راهکار برای غلبه بر طلاق بعد از بیست سال ازدواج است. از تمرکز بر جنبه های تاریک طلاق خودداری کنید و در عوض آن را فرصتی معنادار برای شروع مجدد زندگی خود ببینید. طلاق را می توان با احتیاط و مسئولانه حل کرد. هر کس حق دارد به دنبال خوشبختی در زندگی باشد.
اگر احساس میکنید ازدواجتان شما و رویاهایتان را محدود میکند یا انتظاراتتان را برآورده نمیکند، حتی پس از گذشت تقریباً دو دهه شجاعت جدایی را پیدا کنید. خودتان را مجبور نکنید که در یک رابطه ناسالم باقی بمانید. قبل از گرفتن یک تصمیم حساب شده با نزدیکان خود مشورت کنید و به طور کامل فکر کنید. همچنین اگر تصمیم به طلاق گرفته اید لحظه ای فکر کنید که چگونه بر زندگی شما تأثیر می گذارد.

علت طلاق زوج ها علت طلاق زوج ها علت طلاق زوج ها علت طلاق زوج ها