13 زمانی که عشق برای حفظ یک رابطه کافی نیست

عشق برای نجات یک رابطه کافی است؟/ love magazine

وقتی عاشق هستید در حالت سرخوشی به سر می برید و همه چیز بهتر به نظر می رسد اما برای حفظ یک رابطه سالم فقط عشق کافی نیست زیرا روابط بر اساس ارزش های مختلفی از جمله سازگاری، شفقت، وفاداری، تفاهم، همکاری و اعتماد بنا شده اند. همچنین حتی اگر این ویژگی ها را داشته باشید، به دلیل اهداف یا اولویت های مختلف زندگی، رابطه شما می تواند دشوار شود.

روابط بلندمدت برای تداوم به چیزی بیش از عشق نیاز دارد. بسیاری از افراد با این باور که فقط عشق همه چیز را درست می کند، روابط عاشقانه ایجاد می کنند و دیگر اجزای سازنده روابط موفق مانند احترام متقابل، اعتماد و صمیمیت عاطفی را نادیده می گیرند. در این مقاله ما این تصور غلط را تشریح می کنیم و بررسی می کنیم که رابطه شما به چه چیز دیگری نیاز دارد. برای اطلاعات بیشتر به خواندن ادامه دهید.

چه زمانی عشق برای نجات یک رابطه کافی نیست؟

عشق معمولاً به عنوان محبت دائمی به کسی تعریف می شود. این یک احساس زیبا است که وقتی در آغوش آن هستیم، سرخوشی را به زندگی ما می آورد. اما برخی چیزها می توانند این محبت مداوم را تغییر دهند و معنای عشق را تغییر دهند. در زیر سناریوهای اصلی خاصی وجود دارد که در آن عشق به تنهایی برای نجات رابطه کافی نیست.

1- هنگامی که عدم سازگاری وجود دارد

کسانی که در یک رابطه سازگار با شریک زندگی خود هستند، در هر سطحی از زندگی با هم کار خواهند کرد. سازگاری به اشتراک گذاشتن علایق و اهداف یکسان و رسیدگی به اختلافات یکدیگر، حل تعارضات و برنامه ریزی برای آینده در حالی که در همان صفحه باقی می ماند و کنترل زندگی خود را حفظ می کند.

همچنین به این معنی است که هر یک از شریک‌ها می‌توانند سرگرمی‌ها و علایق خود را درگیر کنند و روی دوستی‌های خارج از رابطه سرمایه‌گذاری کنند. با این حال اگر عدم سازگاری وجود داشته باشد و اگر زمان‌بندی‌ درستی وجود نداشته باشد، همچنان می‌تواند منجر به چالش‌هایی شود.

اما برخی از روابط با هم سازگار نیستند. در حالی که یکی حاضر است تمام تلاش خود را در رابطه به کار ببرد، دیگری ممکن است این کار را نکند. این نشان دهنده عدم تعادل است و شروع به حذف کلمه شراکت می کند. گاهی اوقات ممکن است شریک زندگی خود را دوست داشته باشید اما ممکن است نتوانید تفاوت های او را بپذیرید. اینها نشانه های عدم سازگاری در رابطه است.

2- وقتی چیزهایی فراتر از کنترل شما اتفاق می افتد

زندگی ممکن است گاهی سخت شود. اپیزودهای استرس زا در زندگی شما مانند کشف یک بیماری شدید، مرگ یکی از عزیزان یا چیز دیگری خارج از کنترل شما، ممکن است رخ دهد. چنین مواردی می تواند زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد. در چنین مواردی، حتی یک رابطه سالم نیز می تواند از بین برود، اگر تنها بر پایه عشق بنا شده باشد.

3- وقتی بالغ هستید اما شریک زندگی شما نیست (یا برعکس)

بسیاری از افراد شریک عاطفی نابالغی دارند که از بزرگ شدن امتناع می ورزند و هیچ تغییری در رفتار خود نشان نمی دهند. زنان یا مردان جاه طلب که هدف زندگی مشخصی دارند اغلب هنگام برخورد با شرکای نابالغی که فاقد انگیزه و جاه طلبی هستند با مشکلاتی مواجه می شوند. رابطه در چنین مواردی از هم جدا می شود. این به این دلیل است که قلب، فرآیندهای فکری، نیازها، احساسات و علایق اکثر مردم در طول زمان تغییر می کند. یک رابطه در زندگی شما می تواند آسیب ببیند اگر تنها چیزی که دارد عشق صرف باشد.

4- هنگامی که مسائل نفس وجود دارد

مسائل مریوط به نفس به خصوص برای زنان و مردان جاه طلب که در رابطه با شرکای کمتر یا نه چندان جاه طلب هستند می تواند دشوار باشد. افراد جاه طلب ممکن است انتظارات بیشتری از شریک زندگی خود داشته باشند و نگرش آرام آنها را یک ویژگی منفی در نظر بگیرند. تضاد نفس زمانی به وجود می آید که شما، طرف مقابلتان یا هر دو تمایلی به رویارویی با حقیقت صادقانه و جبران یا حل تعارضات در رابطه خود نداشته باشید.

چنین مشکلاتی عموماً به دلیل ترس از دست دادن کنترل بر موقعیت یا سایر ناامنی ها رخ می دهد. سناریویی را تصور کنید که در آن حاضر نیستید از شریک زندگی خود عذرخواهی کنید حتی زمانی که می دانید اشتباه کرده اید. چنین مسائلی می تواند بر روابط عاشقانه تأثیر بگذارد.

5- زمانی که مسمومیت در رابطه شما ایجاد شده است

در حالی که قبلاً روزهای خوشی را در رابطه عاشقانه خود سپری می کردید، شریک زندگی شما ممکن است به مرور زمان شروع به نشان دادن الگوهای رفتارهای توهین آمیز کند. ممکن است با نشانه های ظریف سرزنش و شرمساری شروع شود و در نهایت بدتر شود. افرادی که در روابط سمی هستند معمولا تسلیم نمی شوند. آنها امیدوارند که روزی شریک زندگی آنها تغییر کند، احتمالاً سوء استفاده را متوقف کند یا معتقدند خوشبختی آنها فقط به رابطه آنها بستگی دارد.

با این حال رفتار توهین آمیز در روابط سمی با گذشت زمان بدتر می شود. فقدان احترام متقابل اغلب دلیلی برای یک رابطه سمی است که منجر به سوء استفاده و خفه کردن هرگونه شانس برای رفتار نوآورانه و رشد شخصی می شود. سوء استفاده همیشه با قدرت و کنترل ارتباط دارد و دارای چهره های متعددی از جمله عاطفی، فیزیکی، جنسی، مالی و کلامی است.

6- وقتی اعتماد شکسته می شود

شریک زندگی شما به شما دروغ گفته یا به شما خیانت کرده است اما شما آنها را بخشیدی و رابطه شما در حال حاضر عادی به نظر می رسد. اگرچه ممکن است خیانت به معنای پایان یک رابطه نباشد اما به ندرت می توان اعتماد را دوباره برقرار کرد. همچنین این احتمال وجود دارد که شریک زندگی شما دوباره اعتماد شما را بشکند. وقتی اعتماد به کسی را از دست می دهید، سخت است که دوباره به او اعتماد کنید یا فقط به خاطر احساسات رابطه را ادامه دهید.

7- زمانی که بین شما و همسرتان تفاوت وجود دارد

رابطه ای مانند ازدواج همیشه بین دو خانواده اتفاق می افتد اما اگر والدین آن را تأیید نکنند، ممکن است چنین رابطه ای کارساز نباشد. مسائل اجتماعی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی شریک زندگی، شغل و انتخاب سبک زندگی برخی از دلایلی هستند که اعضای بزرگتر خانواده ممکن است رابطه ای را تایید نکنند.

8- هنگامی که هیچ ارتباطی وجود ندارد

ارتباط بدون خشونت کلید یک رابطه سالم است. اگر به طور مؤثر با شریک زندگی خود ارتباط برقرار نکنید، او نیازها، افکار و سایر مواردی که برای شما مهم است را درک نخواهد کرد. عدم برقراری ارتباط صحیح بدون خشونت می تواند پایه و اساس یک رابطه را متزلزل کند، حتی اگر بین شرکا عشق وجود داشته باشد این ممکن است به یک رابطه سمی تبدیل شود.

9- هنگامی که شما در یک رابطه از راه دور هستید

روابط از راه دور سخت است و زمانی که فاصله بین زوجین طولانی شود، سخت تر می شود. بیشتر روابط از راه دور تمایلی به ماندگاری برای همیشه ندارند. روابط از راه دور نیاز به فداکاری و تعهد کامل برای به نتیجه رساندن آن دارد. قرار گرفتن در یک رابطه از راه دور با فردی که از نظر جغرافیایی از شما جدا شده و احتمال کمتری برای جابجایی دارد، می تواند آسیب جدی به رابطه شما وارد کند.

10- زمانی که نیازهای فیزیکی شما بسیار متفاوت است

هرکسی خواسته های متفاوتی در رابطه با یک رابطه فیزیکی دارد. ممکن است تمایل بیشتری به رابطه جنسی نسبت به همسرتان داشته باشید یا برعکس. ممکن است مایل به سازش باشید تا زمانی که بدانید با فرد مناسبی هستید. با این حال این همیشه در مورد همه افراد در یک رابطه طولانی مدت صدق نمی کند. فقدان عشق و علاقه می تواند یک رابطه صمیمانه را از بین ببرد.

برخی از زوج ها نیازهای متفاوتی در رابطه با صمیمیت فیزیکی و رابطه جنسی دارند. عدم سازگاری و رضایت جنسی ممکن است باعث ایجاد مشکل در یک رابطه صمیمی حتی در صورت وجود عشق شود.

11- زمانی که در مورد مسائل مالی خود اختلاف نظر دارید

مسائل مالی یکی از بزرگترین عوامل استرس زا در یک رابطه شخصی و یکی از مهمترین دلایل جدایی است. زوج‌هایی که عقاید و اهداف مالی یکسانی ندارند، در مورد هزینه‌ها بحث می‌کنند، سطح درآمد متفاوتی دارند، در مشکلات مالی قرار دارند یا ارتباطات باز ندارند، می‌توانند منبع قابل توجهی از استرس و اصطکاک را در روابط عاشقانه خود تجربه کنند. اگر این مشکلات حل و فصل نشوند ممکن است در نهایت باعث از هم پاشیدگی رابطه شوند.

12- تفاوت های فرهنگی وجود دارد

افراد با پیشینه‌های فرهنگی مختلف می‌توانند دیدگاه‌های متضادی در مورد زندگی، خانواده، روابط و هنجارهای اجتماعی داشته باشند، که گاهی اوقات می‌تواند به عنوان مانع عمل کند. این نیاز به سطح بیشتری از درک، شفقت و ارتباط موثر دارد تا اطمینان حاصل شود که می توان این زمان های دشوار را مدیریت کرد. عواملی مانند اعتماد و احترام، نگرش باز و نشان دادن تمایل به یادگیری و سازگاری به پر کردن شکاف و غلبه بر سوء تفاهم ها کمک می کند.

13- شما به طور مداوم بحث می کنید

اختلافات بخشی طبیعی از هر رابطه است. با این حال دعواهای مکرر نشان‌دهنده یک مشکل جدی در رابطه هستند و می‌توانند بر سلامت روانی هر دو طرف تأثیر منفی بگذارند. شناخت محرک هایی که منجر به اختلاف می شود و بحث در مورد این موضوعات به شیوه ای سازنده و آرام ضروری است تا از دفعات مشاجره کاسته شود. عواملی مانند عدم احترام، مسائل نفسانی و درگیری های مکرر نمونه هایی از ناکافی بودن عشق به تنهایی برای حفظ یک رابطه هستند.

نشانه هایی که چیزی در رابطه شما گم شده است

آیا عشق تنها چیزی است که برای حفظ یک رابطه شاد و سالم نیاز دارید؟ در واقعیت شما می توانید شریک زندگی خود را عمیقا دوست داشته باشید و همچنان احساس کنید که رابطه شما چیزی را از دست داده است. هیچ مقداری از ستایش، دلبستگی، مراقبت، مهربانی یا فداکاری نمی تواند این خلأ گمشده را برطرف کند.

عناصر خاصی یک رابطه را کامل می کنند و ممکن است رابطه کافی به نظر نرسد حتی اگر یکی از آن عناصر وجود نداشته باشد. اگر به این موضوع توجه نشود، می تواند به یک رابطه راکد منجر شود. در زیر علائم خاصی وجود دارد که به شما می گوید چیزی در رابطه طولانی مدت شما اشتباه است. اینها می توانند به شما کمک کنند تا تنظیمات لازم را انجام دهید تا رابطه تان به نتیجه برسد.

1- شما اولویت شریک زندگی خود نیستید

اگرچه ممکن است بخواهید که شریک زندگی تان وقت خود را با عزیزان خود بگذراند اما نمی خواهید آنها روابط دیگر خود را بر روابط شما ترجیح دهند و این بر زندگی شگفت انگیزی که هر دوی شما می خواهید با هم بسازید تأثیر می گذارد.

2- زمان های کمی را باهم هستید

ممکن است بخواهید با عشق زندگی خود آرام بگیرید، اما آنها ممکن است به دلیل تعهدات مختلف در زندگی شخصی و شغلی خود به زمان بیشتری نیاز داشته باشند. با این حال این بدان معنا نیست که شما باید از آنها جدا شوید. به آنها زمان بدهید و ببینید در زمان حال چه چیز دیگری می توانند به شما پیشنهاد دهند. اگر به نظر می رسد هیچ چیز پیشرفت نمی کند، می تواند نشانه ای باشد که چیزی در رابطه شما اشتباه است.

3- شما تنها کسی هستید که هر تلاشی را انجام می دهید

هیچ رابطه ای نمی تواند یک عمر دوام بیاورد اگر تلاش از طرف هر دو نفر انجام نشود. یک فرد متعهد تلاش می کند و برای برقراری ارتباط سالم درگیر می شود و پایه و اساس یک زندگی مشترک شگفت انگیز را ایجاد می کند، مهم نیست چقدر سخت باشد. وقت آن است که دوباره فکر کنید که آیا شما تنها کسی هستید که گفتگوها را آغاز می کنید، از شریک زندگی خود مراقبت می کنید و کارهایی را انجام می دهید که نیاز به تلاش متقابل دارند.

4- شریک شما مسئولیت پذیری نشان نمی دهد

شریکی که پاسخگوی اعمال خود نیست و فقط شما را به خاطر تمام درگیری های رابطه سرزنش می کند، می تواند پایه های سازگاری را از بین ببرد. این نشانه یک رابطه سالم نیست. اگر ارتباط مناسبی وجود نداشته باشد، حتی ممکن است منجر به فداکاری در یک طرف شود.

5- به جای یک زوج احساس می کنید که هم اتاقی هستید

اگر رابطه شما با شریک زندگیتان صرفاً مانند یک همکاری متقابل با مسئولیت های مشترک است، بدانید که صمیمیت عاطفی و فیزیکی وجود ندارد. این تغییر ممکن است به دلیل مسائل عمیقی مانند درگیری های حل نشده و سوء تفاهم ها باشد. در گفتگوهای آزاد با شریک زندگی خود شرکت کنید و به این مسائل بپردازید تا اشتیاق خود را نسبت به یکدیگر دوباره شعله ور کنید. با حوصله به صحبت های شریک زندگی خود گوش دهید. اگر به جای اینکه بفهمید به آنها گوش دهید تا پاسخ دهید، این احساس عشق را از رابطه تان تخلیه می کند.

کلام آخر

عشق روح یک رابطه است اما عشق به تنهایی برای سالم نگه داشتن یک رابطه کافی نیست. اغلب اوقات درگیری‌ها و اختلافات نفسانی با همسر یا خویشاوندان نزدیک می‌تواند منجر به جدایی شود، علی‌رغم اینکه زوجین احساسات شدیدی از عشق و علاقه به یکدیگر دارند. به دلیل عدم وجود عوامل ذکر شده در بالا، حفظ پیوند خود برای کسانی که در روابط از راه دور هستند دشوارتر می شود. این متأسفانه یکی از مواردی است که عشق کافی نیست. سازگاری عاطفی و فیزیکی، ارتباط باز، اعتماد و بلوغ نقش حیاتی در تقویت روابط عاشقانه ایفا می کند. پذیرش این جنبه ها برای تقویت پیوند عمیق تر و ایجاد یک ارتباط معنادار مهم است.